سفری بی نظیر به دور دنیا: داستان ثور، وایکینگ مدرن و فاتح 194 کشور بدون هواپیما

به گزارش وبلاگ هم نفس، در دنیای پرشتاب امروز، کمتر کسی پیدا می‌شود که جسارت و صبر سفر به تمامی کشورهای جهان را بدون استفاده از هواپیما داشته باشد. ثوربیون پدرسون، جهانگرد 41 ساله دانمارکی، با نام مستعار "ثور"، این چالش بزرگ را پذیرفته و سفری ماجراجویانه را آغاز کرده است. سفری که نه تنها او را به دور دنیا می‌برد، بلکه او را به سفیر حسن نیت صلیب سرخ دانمارک تبدیل می‌کند و داستان‌های بی‌شماری از فرهنگ‌ها و مردمان مختلف را برایش به ارمغان می‌آورد. این مطلب، داستان این وایکینگ مدرن و سفرهای بی‌نظیرش را روایت می‌کند.

سفری بی نظیر به دور دنیا: داستان ثور، وایکینگ مدرن و فاتح 194 کشور بدون هواپیما

ثور (Thor) توریست 41 ساله دست به یک ماجراجویی ویژه زده و تصمیم دارد تنهایی به تمام کشور های دنیا سفر کند. اما این تمام ماجرا نیست. در این سفرها، او از هواپیما استفاده نمی کند و البته حداقل 24 ساعت در هر کشور توقف خواهد نمود. از آن جا که او طی این سفر ها سفیر حسن نیت صلیب سرخ دانمارک هم هست، در هر کشوری بازدید از دفتر صلیب سرخ یا هلال احمر آن کشور را هم در برنامه دارد. ثور این سفر طولانی و ماجراجویانه را شش سال و نیم قبل، یعنی 18 مهر 92 آغاز نموده و حالا بعد از بازدید از 194 کشور و حاکمیت مستقل و در حالی که تنها با سفر به 9 کشور دیگر می تواند رکورد سفر به همه کشور های دنیا بدون استفاده از هواپیما را به نام خودش ثبت کند، بیش از سه ماه است که به واسطه شیوع کرونا در هنگ کنگ گیر افتاده است. در این پرونده می توانید اطلاعات بیشتری درباره این پروژه و پاسخ ثور به سوالات خبرنگار را بخوانید.

روح وایکینگ ها را درون خودم حس می کنم!

ثوربیون پدرسون 41 ساله است و از آن جایی که خودش هم می داند تلفظ اسمش کمی سخت است، بیشتر از اسم کوتاه شده ثور برای خودش استفاده می نماید. البته او برای خودش نام های دیگری هم در نظر گرفته است؛ مثل وایکینگ مدرن. او در باره دلیل این نام گذاری به ما می گوید: خب می دانید خون اسکاندیناوی در رگ های من جاری است! من در دانمارک به جهان آمدم؛ کشوری که 1100 سال پیش وایکینگ بود. وایکینگ ها به ماجراجویی و جهانگردی مشهور بودند، حالا من بدون استفاده از هواپیما سفر و روح وایکینگ ها را درون خودم حس می کنم. ثور به سه زبان انگلیسی، دانمارکی و آلمانی تسلط دارد، با اسپانیایی و فرانسه تا حد زیادی آشناست و کمی هم عربی می داند. او پیش از آغاز این پروژه به 40 کشور سفر نموده که یکی از این سفرها، سفر سال 2010 او به ایران است. سابقه کار در شرکت های کشتیرانی را دارد. او سخنران خوبی هم هست. این ویژگی به او یاری نموده تا بتواند در این مدت به عنوان سخنران انگیزشی، از شرکت های بین المللی دعوت نامه بگیرد و برای ویزا بعضی کشور ها اقدام کند. همه این ویژگی ها دست به دست هم داده اند تا در نهایت ثور بتواند تا به امروز برنامه خود را پیش ببرد.

خانواده ام حامی من در این سفر ها بودند

بسیاری از افراد تا بخواهند چنین تصمیم هایی بگیرند با مخالفت خانواده روبه رو می شوند، اما درباره ثور در واقع نفر اولی که باعث شکل گیری این ایده شد، پدر او بود. او می گوید: پدرم اوایل سال 2013 مقاله ای برای من فرستاد و این طوری بود که من فهمیدم تا به حال هیچ فردی به همه کشور ها بدون هواپیما سفر ننموده است. آن جرقه آغاز این ماجراجویی برای من بود. مادر م هم البته فرد ماجراجویی است و زیاد سفر می رود. وقتی به او گفتم که می خواهم به دور جهان سفر کنم، استقبال کرد. پدرم هم حامی این کار بود. آن قدر که حتی به من گفت اگر در میانه سفرم، ناگهانی فوت کرد، من نباید سفرم را نیمه کاره رها کنم و به خاطر او برگردم! فقط وقتی این کار را تمام کردم می توانم سر خاک او بروم، دستم را روی قبر او بگذارم و بگویم: بابا، من انجامش دادم! البته خوشبختانه والدین من هر دو زنده اند و دو خواهر دارم که آن ها را بسیار دوست دارم.

سفیر حسن نیت صلیب سرخ هستم

یکی از پشتیبان های اقتصادی ثور، صلیب سرخ دانمارک است. برای همین، ثور در هر کشوری به دفتر مرکزی صلیب سرخ یا هلال احمر آن کشور سر می زند، اما منظور از سفیر حسن نیت چیست؟ او شرح می دهد: این مجموعه در 192 کشور وجود دارد و تا به امروز من به دفاتر 189 کشور رفته ام. در طول سفرهایم، سعی کردم به دنبال داستان ها و اطلاعاتی از کار های انسان محبت آمیز این مجموعه باشم و سپس کوشش کردم تا در مصاحبه ها، مصاحبه ها و شبکه های اجتماعی آن ها را به اشتراک بگذارم. امید وارم با این کار، مردم به مشارکت بیشتر در این مجموعه چه در قالب نیرو های داوطلب و چه نیرو های رسمی، ترغیب شوند.

ازدواج، ماجراجویی عظیم بعدی ام است

از زمان آغاز سفر ارتباط ثور و نامزدش قطع نشده است. نامزد او کوشش نموده جدای از تماس های منظم، هر کجا امکان داشته، با سفر به کشوری که ثور در آن حاضر بوده است، برای روز هایی به او ملحق گردد. جالب این که شما حتی با دیدن عکس های تکی ثور هم می توانید متوجه شوید، در کدام کشور توانسته نامزد خود را ببیند، چطور؟ او طی این سفر تنها زمان هایی ریش خود را اصلاح نموده که پیروز به دیدار با نامزدش شده است! در طول این مدت، نامزد او توانسته 21 بار سفر کند و در نتیجه ثور هم 21 بار ریش خود را کوتاه نموده است. ثور تصمیم دارد بعد از اتمام این پروژه با نامزدش ازدواج کند و بچه دار شوند. او این کار را ماجراجویی عظیم بعدی خودش می نامد.

این سفر ها درس های زیادی برایم داشته است

انجام چنین پروژه ای حتما باعث می گردد افراد تغییر نمایند، اما تغییراتی که در ثور روی داده، چیست؟ او می گوید: من حالا شناخت بهتری درباره محدودیت ها، خطوط قرمز و ظرفیت های خودم دارم. جغرافیای من خیلی بهتر شده است و دوستانی از گوشه و کنار جهان دارم. شناخت من از رسانه ها بیشتر شده و نکات زیادی درباره شبکه های اجتماعی یاد گرفته ام. حالا آگاهی بیشتری درباره فرهنگ ها و تاریخ دارم. تا به این جا برداشت من این است که جهان جای آرامی است یا حداقل خطرناک نیست. این برای من درس عظیمی است؛ این که بدانم کره زمین ما از چیزی که معمولا از آن ترسیم می گردد، محبت آمیز تر و معمولی تر است. درست است که بعضی از مردم در زندگی در رنج هستند، اما زندگی اغلب مردم این روز ها حول موضوعاتی مثل غذا، خانواده، ورزش، ترافیک، موسیقی و سلفی دریافت شکل گرفته است. تا من بتوانم دوباره به دانمارک برگردم، هفت سال از زمانی که آن جا را ترک نموده ام، گذشته و خب هفت سال برای تغییر دادن هر انسانی کافی است.

3.5 ماه است به خاطر کرونا در هنگ کنگ ماندم

هم اکنون به واسطه شیوع کرونا ثور امکان سفر ندارد و در نتیجه الان بیش از سه ماه و نیم است که در هنگ کنگ به سر می برد. اما خود او درباره شرایط این روزهایش چه می گوید: برنامه من به شدت تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته است. از دید کلی، موضوع بیشتر تاخیر زمانی در انجام پروژه است، اما این موضوع باعث خستگی من شده و انگیزه من برای ادامه راستا را هم به چالش کشیده است. حفظ روحیه در این شرایط آسان نیست، اما من کوششم را می کنم و این جا من دوستانی دارم که همین یاری نماینده است.، اما اگر ثور بتواند این پروژه را به پایان برساند، بعد از آن چه خواهد نمود؟ خودش در این باره می گوید: ماجراجویی عظیم من بعد از این کار، تشکیل خانواده با نامزدم است. البته امیدوارم که فصل جدیدی از زندگی را هم بتوانم به عنوان نویسنده و سخنران انگیزشی آغاز کنم. تا به امروز من در بیش از 50 کشور سخنرانی نموده ام و از سخنرانی هایم هم استقبال شده است. دوست دارم روزی به قطب شمال و جنوب هم بروم و دوست دارم یک نوبت هم دور جهان را در کمتر از 80 روز بدون هواپیما سفر کنم. البته باید منتظر ماند و دید، به خصوص که آینده قابل پیش بینی نیست.

سفر بدون هواپیما، ماجراجویانه تر است

ویژگی متمایزنماینده دیگر سفر ثور، استفاده نکردن از هواپیما در هیچ بخشی از سفرش است. اما دلیل این کار چیست؟ خودش می گوید: مهم ترین دلیل این است که این کار پیش از این انجام نشده است. اگر من بتوانم این کار را انجام دهم، آن وقت اولین نفری خواهم بود که به همه کشور ها بدون استفاده از هواپیما سفر نموده است. البته من دغدغه های زیست محیطی هم دارم و این که از هواپیما استفاده نمی کنم، امتیاز خوبی در این زمینه است و شاید از همه مهم تر این که این نوع رفتن به کشور های دیگر، سفری ماجراجویانه تر است.

بودجه روزانه ام 20 دلار است

برنامه ریزی برای آغاز این سفر ها حدود 10 ماه طول کشیده است. ثور از اوایل سال 2013 مشغول برنامه ریزی بوده و در نهایت ساعت 10:10 روز دهم ماه دهم 2013 سفر خود را آغاز نموده است. او برای این سفر جدای از پس انداز شخصی اش، چند پشتیبان اقتصادی هم دارد. البته با توجه به گستردگی برنامه، ثور بسیار حساب شده هزینه می نماید. بودجه روزانه او 20 دلار است. هر چند این میزان پول در بعضی کشور ها قابل توجه است، اما در کشور های گران قیمت شرایط متفاوت است. ثور درباره بودجه روزانه اش این طور شرح می دهد: این میزان، میانگین هزینه روزانه است و برای چهار بخش هزینه می گردد: غذا، حمل و نقل، اقامت و ویزا. من غذا های محلی می خورم و از حمل و نقل عمومی استفاده می کنم. در اتاق های ارزان یا حتی در وسایل حمل و نقل می خوابم. بسیاری از اوقات هم مردم من را به خانه هایشان دعوت می نمایند. هزینه ویزا البته قابل بحث است، اما من هر روز احتیاجی به دریافت ویزا ندارم و در طول زمان، هزینه سرشکن می گردد.

رانندگی خشن مردم نازنین ایران را درک نمی کنم!

برش هایی از خاطرات ثور درباره سفرهایش به ایران، کشوری که مهمان نوازی مردمش پایان ندارد

ثور تا به حال سه نوبت به ایران سفر نموده است. بار اول خارج از این پروژه، در سال 2010 همراه با دوستی از استرالیا به مدت سه هفته با موتور ایرانگردی نموده است. نوبت دوم تابستان 2018 برای همین پروژه وارد ایران شد. در این سفر او ابتدا از کویت با قایق وارد خرمشهر شد. از خرمشهر با اتوبوس به تهران رفت. در تهران بازدید از دفتر هلال احمر را انجام داد. سپس با اتوبوس راهی بندرعباس و دست آخر از این شهر با لنج راهی امارات شد. نوبت سوم سفر او، اما داستان جالبی دارد.

ماجرای سفر اجباری ثور به ایران!

سومین سفر ثور به ایران، ماجرای متفاوتی نسبت به دو سفر قبلی اش دارد. او که بعد از چند ماه از سفر تابستان، در اواخر پاییز به مغولستان رسیده بود، می خواست وارد چین گردد که متوجه شد، دولت چین به هیچ عنوان اجازه ورود به او از سمت مغولستان را نخواهد داد. پس مجبور به تغییر در برنامه شد. برنامه ریزی دوم و سوم هم با موانعی روبه رو شد. در نهایت چهارمین برنامه عملیاتی شد. طبق این برنامه او طی 14 روز از مغولستان راه افتاد، از روسیه، اوکراین، گرجستان و ارمنستان عبور کرد، سپس وارد ایران شد، به کرمان و سپس زاهدان رفت و از آن جا به مقصد بعدی یعنی پاکستان سفر کرد. در ادامه، برش هایی از خاطرات او درباره سفر به ایران را خواهید خواند.

رانندگی خشن این مردم نازنین!

خب من دوباره برگشتم و خیلی سریع یادم افتادم که مردم ایران چقدر کنجکاو و صمیمی اند. دردسر دریافت تاکسی این بار کمتر بود، به نظر می رسد که راننده ها مودب ترند و پرخاشگری کمتری دارند. اما رانندگی همین مردم نازنین، خشن است. فقط کافی است شما بخواهید در ایران از خیابان عبور کنید تا متوجه شوید که چه می گویم. خوشبختانه من در آلبانی تمرین خوبی در عبور از میان ترافیک خشن را داشتم! اما واقعا چه اتفاقی برای این مردم آرام و مهربان، وقتی پشت فرمان می نشینند، می افتد؟

اعتماد ایرانی ها به مسافر تکان دهنده است

من حالا در بندرعباس هستم و مسعود، میزبان من است که به وسیله یک سایت گردشگری پیدا نموده ام. او پسر خیلی خوبی است. همان روز اولی که من از راه رسیدم، او همراه خانواده اش برای خواندن نماز رفت و من را در خانه تنها گذاشت. این کار اعتماد زیادی لازم داشت، چرا که در آپارتمان یک تلویزیون عظیم و وسایل زیاد دیگر وجود داشت.

در کسری از ثانیه یاری از راه رسید

از پایانه اتوبوسرانی به سمت مترو راه افتادم. می دانستم که کدام خط مترو را برای رسیدن به ایستگاه راه آهن سوار شوم، اما کمی درباره جهت آن مردد بودم. در کسری از ثانیه آقایی پیشم آمد و از من پرسید، آیا احتیاج به یاری دارم یا خیر. بعد من را هدایت کرد و همراه من سوار قطار شد. کمی با هم حرف زدیم تا به ایستگاهی رسیدیم که باید خط عوض می کردم. از قطار پیاده شدیم و برای من بقیه راستا را شرح داد و گفت که باید بعد از سه ایستگاه پیاده شوم و از من خداحافظی کرد. او خیلی به من یاری کرد، در حالی که حتی راستاش هم با من یکی نبود!

مهمان نوازی ایرانی ها، پایانیی ندارد

مهمان نوازی ایرانی ها، پایانیی ندارد؛ خانه من، خانه شماست، صبحانه می خواهی؟ چیزی لازم داری؟ می خواهی برای گردش در شهر، بیرون برویم؟ این پسورد وای فای خانه است، بیا برای ناهار بیرون برویم و .... هیچ اهمیتی هم ندارد که من چقدر برای پرداخت هزینه ها اصرار کنم، هیچ فایده ای ندارد. همواره جواب همین است: یک روز که دانمارک آمدم، می توانی جای من پول بدهی. فکر کنم روزی که صد ها نفر از گوشه و کنار جهان به دیدن من به دانمارک بیایند، من ورشکست بشوم، آخر دانمارک کشور خیلی گرانی است!

سخن پایانی:

داستان ثور، داستان اراده، پشتکار و عشقی بی‌حد به کشف جهان است. او نه تنها رکوردی بی‌نظیر در سفرهای جهانی به نام خود ثبت کرده، بلکه پیام‌آور صلح و دوستی از طریق فعالیت‌هایش به عنوان سفیر حسن نیت صلیب سرخ نیز بوده است. سفرهای او نشان می‌دهد که جهان، با تمام تفاوت‌های فرهنگی و جغرافیایی‌اش، مکانی امن و پر از محبت است. مهمان‌نوازی بی‌دریغ مردمان نقاط مختلف جهان، به ویژه ایرانیان، در خاطرات ثور به خوبی نمایان است. این سفر طولانی و پرماجرا، درس‌های زیادی برای ثور به همراه داشته و به ما نیز یادآوری می‌کند که با برنامه‌ریزی، اراده و جسارت می‌توان به هر هدفی دست یافت. داستان ثور الهام‌بخش ما برای دنبال کردن رویاهایمان و کشف ناشناخته‌هاست. او به ما نشان داد که سفر، نه تنها تغییر در جغرافیا، بلکه تغییری عمیق در درون انسان نیز ایجاد می‌کند.

به "سفری بی نظیر به دور دنیا: داستان ثور، وایکینگ مدرن و فاتح 194 کشور بدون هواپیما" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سفری بی نظیر به دور دنیا: داستان ثور، وایکینگ مدرن و فاتح 194 کشور بدون هواپیما"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید