مثلث ناتو، بریتانیا و پوتین
به گزارش وبلاگ هم نفس، بالاخره در اواسط ماه اکتبر پمپئو پیروز شد ملاقات مجددی با کیم جونگ اون داشته باشد که رهبر کره شمالی در آن ملاقات به طور مفصل به انتقاد از تحریم های مالی ما علیه کشورش پرداخته و در عین حال پیشنهادهای کوچک تازه ای نیز مطرح نموده بود. خروجی اصلی آن ملاقات در واقع آغاز مجدد گفت و گوهای کاری در سطح کارشناسی بود که من آن را اقدامی اجتناب ناپذیر و در عین حال بد توصیف می کنم.
اینجا همان جایی است که معمولاً قطار امتیازدهی امریکا از آنجا حرکت خود را آغاز می نماید. ما انتخابات کنگره را در ماه نوامبر با موفقیت و بدون فاجعه عظیمی پشت سرگذاشتیم و حالا باید با دور تازه ای از شور و اشتیاق ترامپ برای ملاقات با کیم جونگ اون روبرو شویم.
فصل 5
داستان سه شهر؛ بروکسل، لندن و هلسینکی
یک ماه بعد از ملاقات غیرمنتظره ترامپ با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی در سنگاپور، نوبت به سه اجلاس پشت سرهم در ماه ژوئیه رسید: نشست ناتو در بروکسل با متحدانمان در مهم ترین ائتلاف امریکا که از مدت ها قبل برنامه ریزی شده بود؛ نشست ترامپ و ترزا می نخست وزیر بریتانیا در لندن درباره روابط ویژه دوجانبه و نشست ترامپ و پوتین در هلسینکی. این نشست در خاک هلسینکی به عنوان کشور بی طرف و برای ملاقات با روسیه ای که روزگاری دشمن ما محسوب می شد و همین حالا هم دشمن بود، برنامه ریزی شده بود. ترامپ قبل از ترک واشنگتن گفت: ناتو را دارم، بریتانیا را دارم که البته در اوضاع آشفته ای به سر می برد... و پوتین را هم دارم. راستش را بگویم، احتمالاً پوتین آسان تر از همه آنها خواهد بود. چه کسی فکرش را می کرد؟ واقعاً چه کسی فکرش را می کرد؟ سؤال خوبی بود. همان طوری که در این ماه پرمشغله و شلوغ ژوئیه نیز متوجه شدم، حتی اگر تا آن زمان هم متوجه نشده بودم، ترامپ از هیچ راهبرد عظیم بین المللی یا حتی مشی ثابت و پایداری پیروی نمی کرد. طرز تفکر او مانند مجموعه ای از نقاط پراکنده (درست مانند معاملات ملکی مجزا) بود که این امر قدرت تشخیص و مسئولیت تدوین سیاست ها را به ما واگذار می کرد که مزایا و معایب خود را داشت.
بعد از سنگاپور راهی چندین پایتخت اروپایی شدم تا مقدمات لازم را برای برگزاری اجلاس های پیش رو فراهم کنم. یکی از سفرهای برنامه ریزی شده من به مسکو بود. توقف در آنجا پیچیدگی ها و دشواری های خاص خود را داشت. وقتی به ترامپ گفتم که به روسیه می روم تا مقدمات سفرش را فراهم کنم، پرسید: حتماً باید به آنجا بروی؟ نمی توانی مقدمه چینی ها را تلفنی انجام دهی؟ وقتی شرح دادم که بهتر است از قبل خود را برای آنالیز مسائل آماده کنیم، در نهایت دست از مخالفت برداشت. مدتی بعد، از جان کلی رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید پرسیدم علت شکایت های ترامپ چیست و او پاسخ داد: معلومه، ترامپ نگران است که شما جای او را بگیرید و توجهات را به خود جلب کنید. چنین تعبیری در رابطه با هر رئیس جمهوری به غیر از ترامپ مضحک و مهمل به نظر می رسید. اگرچه کلی درباره من اغراق می کرد ولی اگر سخنانش صحت داشته باشد بسیار خطرناک است. برای غلبه بر چنین مسئله ای اکنون باید چه می کردم؟ مشخصاً به پاسخ مناسبی نرسیدم. ترامپ واقعاً دلش می خواست پوتین از واشنگتن ملاقات کند اما روس ها چنین قصدی نداشتند و ما درباره اینکه اجلاس در هلسینکی یا وین برگزار گردد به شدت اختلاف داشتیم. روسیه بر برگزاری اجلاس در وین و ما در هلسینکی تأکید داشتیم اما معلوم شد که ترامپ تمایلی ندارد ملاقاتش با پوتین در هلسینکی برگزار گردد. ترامپ پرسید: مگر فنلاند به نوعی تابعه روسیه نیست؟ (صبح همان روز ترامپ از کلی پرسیده بود که فنلاند بخشی از روسیه است؟) کوشش کردم درباره تاریخ این کشور شرح دهم اما موفقیت آمیز نبود تا اینکه ترامپ گفت او هم می خواهد این نشست در وین برگزار گردد. وی گفت هرچه آنها (روس ها) بخواهند. به آنها بگویید هر چه آنها بخواهند. البته بعد از کوشش های زیاد بالاخره توافق کردیم نشست ترامپ با پوتین در هلسینکی برگزار گردد.
روز سه شنبه 26 ژوئن در فرودگاه وِنوکووا مسکو از هواپیما پیاده شدم و صبح روز بعد به اسپاسو هاوس اقامتگاه سفیر امریکا در مسکو رفتم. جان هانتزمن سفیر امریکا در روسیه صبحانه را با حضور مدیران اندیشکده ها و افراد بانفوذ از جمله ایگور ایوانف وزیر خارجه سابق روسیه -که او را از دولت بوش پسر می شناختم و با هم کار نموده بودیم- و مقام های سفارت و شورای امنیت ملی ترتیب داده بود. روس ها با توجه به شناختی که از ترامپ داشتند، تقریباً در بدبینی نسبت به چشم انداز بهبود روابط امریکا و روسیه اتفاق نظر داشتند. آنها بر این باور بودند که دیدگاه امریکایی ها درباره روسیه، اساساً در کنگره و بین افکار عمومی چندان تغییر ننموده است؛ که البته بیراه هم نمی گفتند. بر موضوع دخالت روسیه در انتخابات تأکید کردم زیرا می دانستم بسیاری از حاضران در این جلسه فوراً به رابطان خود در کرملین و در خارج از آن گزارش می دهند. می خواستم این حرف به بیرون درز پیدا کند. ،ایران
منبع: ایران آنلاین